انجمن اسلامی همسران و فرزندان شاهد استان اردبیل

تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

انجمن اسلامی همسران و فرزندان شاهد استان اردبیل

تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

انجمن اسلامی همسران و فرزندان شاهد استان اردبیل

کاربران گرامی خوش آمدید
در این وبلاگ شما می توانید به زندگی نامه، وصایا و تصاویر شهدا و مقالات در موضوع شهید وشهادت و تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دسترسی پیدا کنید.

بایگانی
مروری بر تاریخچه شکل گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی
پس از فروپاشی نظام پهلوی، نهادهای مختلف یکی پس از دیگری پا گرفت، اما فرهنگ حاکم بر نهادهای جامعه مخصوصا نهادهای فراگیری مانند آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها، مسأله ساده‌ای نبود که بتوان در کوتاه مدت، تحولات لازم را در آنها بوجود آورد. از طرف دیگر ادامه کار آنها بویژه دانشگاه‌ها به همان شکل سابق به صلاح جامعه نبود. در نتیجه، خصوصا با توجه به جو حاکم بر دانشگاه‌ها، مدتی تمام دانشگاه‌های کشور تعطیل شد پس از تعطیلی دانشگاه‏ها، به منظور ساماندهی به امور فرهنگی مدارس و دانشگاه‏ها، به فرمان امام خمینی(ره)، اولین ترکیب شورای انقلاب فرهنگی تحت عنوان ستاد انقلاب فرهنگی شکل گرفت. با تشکیل این ستاد، علی رغم کارشکنی‏های برخی اشخاص و گروه‏های سیاسی، حضرت امام در سال 1360، از ستاد خواستند که در باز شدن دانشگاه‏ها تسریع نماید.
 با بازگشایی دانشگاه‌ها، فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ادامه یافت و ضرورت توسعه و تعمیق کار این ستاد، تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای انقلاب اسلامی را ایجاب می‏کرد. چنانچه با بازگشایی دانشگاه ها و توسعه مراکز آموزشی و گستردگی فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ضرورت تقویت این نهاد بیش از پیش احساس شد بطوریکه در 19 آذر 1363 دومین ترمیم عمده ستاد انقلاب فرهنگی توسط حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفت و به این ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی با ترکیبی جدید تشکیل شد. در بخشی از این فرمان آمده است: «خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در سطح کشور آن چنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه دار غرب مبارزه کرد. اینک با تشکر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگی برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور، تقویت این نهاد را لازم دیدم بدین جهت علاوه بر کلیه افراد ستاد انقلاب فرهنگی و رؤسای محترم سه قوه، حجج اسلام آقای خامنه ‏ای، آقای اردبیلی و آقای رفسنجانی و همچنین جناب حجه الاسلام آقای مهدوی کنی و آقایان سیدکاظم اکرمی وزیر آموزش و پرورش و رضا داوری و نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی را به آنان اضافه نمودم».
بدین شکل ستاد انقلاب فرهنگی با ترکیب جدید خود، تحت عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت خود را آغاز نمود. برخی از وظایف مصوب این شورا عبارتند از: 1ـ تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در تعیین اهداف و جهت برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و علمی. 2ـ تعیین مراجع برای طرح و تدوین برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، علمی و تحقیقاتی 3ـ تصویب آیین‌نامه‌های مهم و اساس مراکز علمی و فرهنگی، آموزش و پژوهشی کشور 4ـ تصویب ضوابط تأسیس مؤسسه‌ها مراکز علمی و فرهنگی و تحقیقاتی و فرهنگستان‌ها و دانشگاه‌ها و مراکز آموزش‌ عالی 5ـ تهیه طرح و تدوین آیین‌نامه‌ها برای ایجاد زمینه‌های لازم جهت بسیج و مشارکت همه جانبه مردم 6ـ تدوین ضوابط برای گزینش استادان و معلمان دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی 7ـ نظارت بر کلیه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی 8ـ تأیید نامزدهایی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی به عنوان رییس دانشگاه‌ها پیشنهاد می‌کند 9ـ تدوین ضوابط و اصول کلی و سیاست‌های مربوط به توسعه روابط علمی و فرهنگی با کشورهای دیگر 10ـ نظارت بر امور کتاب‌های درسی نگاهی به تاریخچه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357 و بدنبال آن استقرار نظام جمهوری اسلامی بجای نظام ستمشاهی پهلوی تغییر و تحول بنیادین در عرصه های گوناگون اجتماعی را ایجاب می کرد چراکه تحول در نظام از طریق تحول در بنیادها و ساختارها تحقق می یابد.
حضرت ‏آیت ‏الله ‏خامنه ‏ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 14/9/75 با صدور پیامی ضمن تعیین ترکیب جدید اعضای شورای عالی بر اهمیت جایگاه و وظایف خطیر آن نیز تأکید نمودند، در این پیام آمده است: «شورای عالی انقلاب فرهنگی که با تدبیر حکیمانه امام راحل عظیم الشان به جای ستاد انقلاب فرهنگی پدید آمد، نقش فعال و مؤثری را در عرصه های امور فرهنگی کشور به خصوص دانشگاه‏ ها ایفا کرد و برکات زیادی از خود به جای گذارد.
اکنون با پیشرفت کشور در کار سازندگی و گسترش دامنه نیاز به دانش و تخصص و لزوم فراگیری علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان کارآمد، اهمیت این بخش از مسایل فرهنگی تأکید مضاعف یافته است. توسعه دانشگاه‏ ها و پژوهشگاه‏ ها و دیگر مراکز آموزش و آموزش عالی که پاسخ طبیعی به آن نیاز است و افزایش چشمگیر کمیت دانشجویی، به نوبه خود تکالیف تازه‏یی را بر عهده مسؤولان امور فرهنگی کشور می‏گذارد که برتر از همه آنها اولاً کیفیت بخشیدن به مایه های علم و تحقیق در این مراکز و ثانیاً پرداختن به تربیت معنوی دانشجویان و هدایت فکر و عمل آنان است».
در بخشی دیگر از این پیام، با اشاره به هجوم فرهنگی همه جانبه دشمنان به ارزش‏های اسلامی، فرهنگ اصیل ملی و باورهای مردم آمده است: «همه این حقایق مهم و هشدار دهنده مسؤولان فرهنگی کشور را به تدبیری برتر و اهتمامی بیشتر و تلاشی گسترده تر فرا می خواند و به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی را که در جهاد ملی با بی‏سوادی و عقب ماندگی علمی و تبعیت فرهنگی، در حکم ستاد مرکزی و اصلی است، به تحرک و نوآوری و همت گماری برمی‏ انگیزد». بدین ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد مرحله جدید از حیات تشکیلاتی ‏شد.
در این مرحله شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف گردید در رأس فعالیتهای خود به «مدیریت فرهنگی» جامعه در عرصه های مختلف بپردازد و با سیاستگذاری‏های اصولی خود زمینه را برای پیدایش جامعه‏ای بهره ‏مند از حیات طیبه الهی فراهم سازد.
معظم له در ابتدای سال 1386 درخصوص مطالبات خویش از شورای عالی انقلاب فرهنگی بر لزوم تعریف نقشه جامع علمی کشور و تهیه آن توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید نموده و خواهان انجام تدوین نقشه بدون تأخیر و به صورت عمیق، جامع و کامل شدند.
 نقشه جامع علمی کشور با مشارکت بیش از 2000 نفر از اساتید و صاحب نظران دانشگاهی و حوزوی و صرف بیش از 300.000 نفر ساعت کار در کمیته های کارشناسی و کارگروه های تخصصی دیگر و بیش از 700 نفر ساعت کار در جلسات کمیته نهایی سازی و با اعمال نظر نهایی اعضای کمیته منتخب و تلاش شبانه روزی و هوشمندانه کارشناسان و صاحب نظران برجسته کشور؛ تهیه و در دیماه 1389 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید.
منابع
  • خبرگزاری مهر
  • وب سایت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی
  • خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
  • وب سایت مرکز پژوهش های مجلس

۱۱ آذر ۱۳۰۰ میرزا یونس مشهور به میرزا کوچک‌خان جنگلی رهبر نهضت جنگل بعد از چند روز سرگردانی در کوه‌های تالش، بر اثر سرما و یخبندان درگذشت. ایبنا روایت‌های گوناگون از بریدن سر میرزا کوچک‌خان را از کتاب «نهضت جنگل از ظهور تا افول» تالیف کورش اسدالله‌پور گردآوری کرده است.

ماجرای بریدن سر میرزا کوچک‌خان جنگلی پس از سرگردانی در کوه‌های تالش

سر میرزا کوچک‌خان را آوردند به شهر در اردکان حرب، اما نعش گائوک همان جا ماند. بعد تلگرافی راپرت به تهران عرض کردم که سر میرزا کوچک‌خان در دفتر حاضر است. دستور آمد بفرستید به تهران. ملاحظه می‌شود که ارسال سر بریده هم به تهران دستوری بوده، یعنی برای رویت و نفس راحت کشیدن نه فقط دستور دفن در حسن‌آباد تهران! اما در میان خودی‌ها نیز نوشته میراحمد مدنی قابل ذکر است؛ که اگر بعضی مطالب در آن نوشته ملحوظ نیست در عوض ابراز علاقه و ارادت جای طبیعی خود را دارد چنانچه در خاطرات مزبور نهضت جنگل چنین آمده: «از قرار تقریرکسانی که در آنجا بودند، گویا به هنگام بریدن سر نفس هم داشته و خون هم به قسمی جاری شده که قبرستان پر از خون می‌گردد.»
اگر به کلمات پیاپی فوق دقت شود چنین تداعی می‌شود که بریدن سر گویا در قبرستان انجام گرفته باشد. که این خود می‌تواند غیرواقعی و روال مشاهده‌نشده‌ای باشد که نه یادداشت سرتیپ مزبور همخوانی دارد و نه لزوم روایت حضور خانه‌های محلی و حضور رضا استکستانی را چون با همه دستپاچگی در اقدامات بین سر بریدن و دفن در گورستان (که معلوم نیست چقدر فاصله بین آنها بوده؟) که البته قبر آماده هم نداشته و مرگی که با روایت دیگر چند ساعت پیش‌تر اتفاق افتاده و شدت سرمای شب گذشته، چنین خون مایع روان هم سخت به باور می‌آید! و حال اگر بیان مزبور به منظور تحریک عواطف و احساس خواننده باشد البته با تاریخ‌نویسی مغایرت دارد و متاسفانه سهل‌انگاری در ضبط خاطرات شخصی یا حوادث مسموع از آن جهت که ممکن است مطالب آن مایه‌های تاریخ‌نویسی شود هم خود موجب شایعه اشتباهات می‌شود.


درباره سر جدا از تن میرزا هنوز روایات نوع دیگر هم هست مثلا از قول ملامرتضی معروف به «سلطان‌الواعظین» از اهالی خمسه خلخال که چهار سال پس از شهادت میرزا کوچک به رشت آمده و در روزنامه پرورش مطالبی انتشار داد. چنین آمده است: «صبح دوشنبه شهر ربیع‌الثانی 1340 از خبر فوت میرزا، ملا مرتضی مزبور واقف و معلوم شد صبح همین امروز او را نیمه جان، مکاری پیدا کرد و بعد به گلیوان رفت و به اهالی خبر داد. همراهی کردند و جنازه آن شهید را به قریه خانقاه که یک میدانی گیلوان است و در دامنه همان گدوک وتقع است در توی بقعه گذاشتم، خودم آمدم به رشیدالممالک اطلاع دهم.

                    

شهید آیت‌الله سیدحسن مدرّس با نام اولیّه‌ی سیّدحسن قمشهی اسفه‌ای در سال 1287ق برابر با 1249ش دیده به جهان گشود. مدّرس از 6 سالگی به مدت 10 سال در قمشه مشغول فراگیری مقدمات از جمله ادبیات عربی و فارسی می‌شود. در 16 سالگی برای ادامه تحصیل عازم اصفهان شده و نزدیک به 13 سال معارف دینی اعم از منقول و معقول را نزد بزرگانی همچون میرزا جهانگیرخان قشقایی فیلسوف و عارف نامدار، عبدالعلی هرندی نحوی و... می‌آموزد. وی پس از واقعه‌ی تحریم تنباکو، عازم عتبات عالیات شده و در سامرّا به محضر میرزای شیرازی شرفیاب می‌شود. سپس در نجف اشرف علاوه بر استفاده از اکثر بزرگان و اعاظم حوزه، بیشترین فیض خود را سال‌ها از محضر حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و سیدکاظم طباطبایی یزدی می‌برد.
ایشان بعد از حدود 7 سال به اصفهان بازگشته و شروع به تدریس می‌نماید. در ایام جنبش مشروطه در معیّت آیت‌الله حاج آقا نورالله عالم برجسته‌ی اصفهان به مبارزه علیه استبداد بر می‌خیزد.
پس از پیروزی مشروطیت و تصویب قانون اساسی و گنجاندن اصل تراز اول (نظارت فقهاء بر مصوبات مجلس)، به همراه 20 فقیه دیگر از سوی مراجع عظام نجف به مجلس معرفی شده و مجلس دوم شورای ملی ایشان را به عنوان یکی از 5 تن فقهای تراز انتخاب می‌کند. مدرس که از دوره سوم تا ششم در قامت نمایندگی مردم تهران در مجلس به فعالیت سیاسی خود ادامه داد و به واسطه‌ی شجاعت و آزادی خواهی‌ و سیاست پیشگی دین‌مدارانه‌ی خود، همچنان پس از گذشت قریب نود سال، ستاره‌ی فروزنده‌ای است که نام ماندگارش در آسمان سیاست و دیانت حک گردیده و زنده‌ی تاریخِ ایران زمین نام گرفته است.   
حلاوت نمایش درخشان حریّت مدرس در هنگامه‌ی خفقان دهشتناک رضاخانی آنگاه شیرن‌تر است که نگریسته شود، چگونه بزرگ و کوچکِ رجال نامی و مدعی دوران مشروطه در گوشه‌ای خزیده و از ترس لب از لب باز نمی‌کنند. رضاخان قلدرمآب که علی رغم ایجاد جوّ ارعاب و تهدید و ترورهای پی در پی و نیز توهین‌های مکرر از جمله اقدام رذیلانه‌ی نواختن سیلی بر صورت آن پیر فرزانه توسط ایادی بی‌نزاکت و ضد دینش در مجلس، نتوانسته بود طرفی ببندد و از دست مدرس مستأصل گردیده بود، در جریان انتخابات فرمایشی دوره‌ی هفتم مجلس که نمایندگان از پیش توسط وی برگزیده شده بودند، در نمایشی مبتذل و مضحک که حتی یک رأی خودِ مدرّس هم خوانده نشد، مانع ورود آن بزرگمرد، به مجلس گردید. مدرس در آذر 1307 به کاشمر تبعید شده و نهایتاً پس از 9 سال اسارت، در 10 آذر 1316 و در بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رمضان و با زبان روزه و در آستانه‌ی اذان مغرب مزدوران نانجیب رضاخان با پیچیدن عمامه به دور گلو، وی را خفه کرده و به شهادت رسانیدند.

10 آذر روز مجلس

                      روز مجلس,۱۰ آذر روز مجلس,سالروز شهادت آیت‌ الله سید حسن مدرس

۱۰ آذر روز مجلس
۱۰ آذر سالروز شهادت آیت‌الله سید حسن مدرس، با تصویب مجلس شورای اسلامی، روز مجلس نامگذاری شد.
پس از انقلاب، مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد. اولین دوره مجلس شورای اسلامی در ۷ خرداد سال ۱۳۵۹ با پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خمینی (ره) شروع به کار کرد.
بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی محلی است برای تدوین نظام ارزشی مورد قبول جمهوری اسلامی ایران و تهیه و تصویب قوانین اسلامی برای کلیه نیازهای جامعه در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی،تبلیغی، نظامی، اخلاقی و قضایی.
تجربه گرانبهای موفقیت اندیشه مدرس و تجربه گرانبهاتر پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی؛ ملت و مجلس ایران را بر آن داشت تا با استفاده از همین تجربه‌ها و همین درس های ارزشمند بتواند در برابر قدرت‌های شیطانی بایستد.

مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۳ تیر سال ۱۳۷۲ با تصویب ماده واحده‌ای، روز ۱۰ آذر ماه، سالروز شهادت مجتهد مجاهد و سیاستمدار متعهد آیت الله سید حسن مدرس را به عنوان روز مجلس نامگذاری کرد.

مملکت اصل و بنایش ملت است و مجلس مکانی است که این ملت در آن جمع شده‌اند. عظمت هر ملت همان عظمت مجلس و عظمت مجلس همان عظمت ملت است. مجلس و نمایندگان آن باید همواره به یاد داشته باشند تا با صرفنظر از تعلقات حزبی در راستای منافع ملی و مصالح وطنی کشور خود حرکت کنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان به‌مناسبت روز بسیج مطرح کردند؛

روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمان

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار صدها نفر از بسیجیان، تشکیل بسیج را از مهمترین و بزرگترین ابتکارات امام خمینی خواندند و با ذکر گوشه‌هایی از برکات حضور بسیج در میدان‌های مختلف چهل سال اخیر تأکید کردند: بسیج در جایگاه و شأنی بالاتر از یک سازمان نظامی،‌ و در واقع یک فرهنگ و تفکر و گفتمان است که ظرفیت دارد کشور را در حرکت عظیم ملت، با گام‌های بلند به پیش ببرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با بیان تحلیل کلان از جایگاه بسیج در جغرافیای سیاسی دنیای اسلام و شکست نقشه راهبردی امریکا در مقابل ملت ایران، و لزوم فهم دقیق بسیج از عرصه کارزار وسیع ایران با امریکا، گفتند: امروز مهمترین شیوه بدخواهان ایران، جعل و دروغ‌پردازی است تا با تسلط بر مغزها، اهداف خود را محقق کند.
در این دیدار که به صورت زنده در اجتماعات بسیجیانِ سراسر کشور به مناسبت روز بسیج دریافت می‌شد، رهبر انقلاب اسلامی، تبدیل تهدیدها به فرصت را از مَلَکات خدادادیِ امام خمینی برشمردند و گفتند: امام در آذر ۵۸ چند هفته پس از تسخیر لانه جاسوسی و بعد از تهدیدهای امریکایی‌ها، به‌جای اینکه مثل رؤسای غالب کشورها از این تهدیدها بترسد، با تأکید بر ضرورت وجود ۲۰ میلیون بسیجی در کشور، ملت را با یک بسیج عمومی وارد میدان کرد.
ایشان با اشاره به بیانیه والا و شیوای امام در آذر ۱۳۶۷ یعنی ۹ سال پس از تشکیل بسیج و استفاده ایشان از تعابیر عجیب و ادبیات فاخر در مدح بسیج، افزودند: بسیج به‌گونه‌ای عمل کرد که امام خمینی در آن بیانیه مانند پدری که به فرزندانش عشق می‌ورزد، بسیج را مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنام می‌خوانَد و با وجود برخورداری از عظمتی که دنیا و تاریخ را تکان داد، بسیجی بودن را افتخار خود بر می‌شمرد و دست یکایک بسیجیان را می‌بوسد.
رهبر انقلاب، مخاطب بیانیه سرشار از عشق و ارادت امام را همه بسیجیانِ گذشته و حال و‌ آینده دانستند و افزودند: امام در همین بیانیه، بسیج دانشجو و طلبه را اعلام می‌کند که نشان می‌دهد بسیج در نگاه امام فقط مربوط به میدان نظامی نیست بلکه بسیجی باید در همه میدانها از جمله عرصه علم دین و علم مادی حضور داشته باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور بسیج در دفاع مقدس را حضوری بسیار کارآمد، گره‌گشا، درخشان و موفقیت در آزمونی پُر شکوه خواندند و افزودند: با وجود این، جایگاه بسیج بالاتر از یک سازمان نظامی است و در حقیقت بسیج یک فرهنگ و گفتمان و تفکر است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین ویژگی‌های فرهنگ بسیجی، به «خدمت بی‌تظاهر و بی‌توقف به اجتماع و کشور» اشاره کردند و گفتند: بسیجی بدون داشتن حتی انتظار تشکّر، وارد میدان جهاد و خدمت می‌شود و خطرات آن را به جان می‌خرد.
ایشان در بیان مصادیقی از این خدمات، به تلاش سخت و دشوار در هنگامه بلاهای طبیعی از جمله سیل، به جان خریدن خطر ابتلا به کرونا و مرگ برای نجات جان بیماران و حضور خستگی‌نشناس با شیوه‌های ابتکاری در گسترش کمک‌های مؤمنانه، اشاره کردند و افزودند: جوانان برخوردار از فرهنگ بسیجی در محیطهای علم و دانش نیز، افتخارات بسیاری آفریدند که شهدای هسته‌ای و مرحوم کاظمی‌آشتیانی بنیانگذار مؤسسه رویان از جمله آنان هستند.
رهبر انقلاب حضور بی‌محابا، دلاورانه و با همه توان در میدانهای مقابله با دشمن را از دیگر جلوه‌های فرهنگ و تفکر بسیجی خواندند و گفتند: فرهنگ بسیجی، فرهنگ مجاهدان گمنام است که بدون چشم‌داشت و با خطرپذیری، از همه وجود خود برای خدمت به کشور مایه می‌گذارند و برای رهایی بخشیدنِ دیگران مظلوم واقع می‌شوند، همچنانکه در قضایای اخیر، بسیجیان مظلومانه در عرصه بودند تا ملت در مقابلِ اغتشاشگران و عناصر غافل یا مزدور دچار مظلومیت نشود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «پرهیز کامل از نا امیدی در هر شرایط» را از ویژگی‌های مهم فرهنگ بسیجی دانستند و افزودند: برخلاف برخی سخنان روشنفکری، انقطاع نسلی در بسیج وجود ندارد و بسیجیان نوجوان و جوانِ امروز با وجود اینکه امام و دفاع مقدس را ندیده‌اند همچون دهه شصتی‌ها با همان روحیه در میدان کار و تلاش و جهاد هستند.
ایشان ظرفیت کشور برای «پرورش بسیج و تربیت رویش‌های نو به نو» و ظرفیت بسیج برای «توسعه و پیشرفت کشور» را دو واقعیت ممتاز برشمردند و با اشاره به وجود روحیه بسیجی و شجاعت و نهراسیدن از ورود به میدان در نسل‌های پیشین ملت ایران گفتند: در حکومت طاغوت این روحیه به دست بیگانگان یا حکومت‌های فاسد سرکوب می‌شد.
رهبر انقلاب افزودند: با توجه به معنای حقیقی بسیجی، اشخاصی همچون شیخ محمد خیابانی، محمد تقی پسیان، میرزا کوچک خان جنگلی، آقا نجفی و حاج آقا نورالله، آسیدعبدالحسین لاری و رئیسعلی دلواری را هم می توان به نوعی بسیجی نامید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیروزی انقلاب را باعث آزاد شدن روحیه و فرهنگ بسیجی دانستند و گفتند: انقلاب با دادن امید، روحیه ضداستعماری و ضداستبدادی را در ملت آزاد کرد و در پرتو حضور امام خمینی که به ملت روح و جان می داد استعداد فرهنگ و تفکر بسیجی شکوفا شد.
ایشان کتابها و شرح حال شهیدان بسیجی در دفاع مقدس را حاوی مطالب حیرت‌انگیز خواندند و افزودند: عظمت آن بزرگانِ میدان نبرد، در حالی‌که یک بسیجی ساده بودند،‌ انسان را متحیر می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امتداد بسیج در جهان اسلام را یکی دیگر از برکات بسیج دانستند و تأکید کردند: به لطف خداوند این یادگار امام، امروز در کشور و جهان اسلام فعال است و در آینده هم باقی خواهد ماند و ثمرات آن دیده خواهد شد.
ایشان با یادآوری تعبیر امام در مورد بسیج که آن را براساس آیات قرآنی «شجره‌ای طیبه» خوانده بودند که ثمرات شیرین خود را در هر دوره‌ای بروز می‌دهد، افزودند: نشان دادن نوزایی و زنده بودن انقلاب، پیشرفت کشور به برکت کار جهادی و بی‌توقع، برجسته شدن عنصر معنویت در هر فعالیتی که با روحیه بسیج شکل بگیرد و آرمان‌گرایی در کنار عمل‌گرایی از جمله برکات روحیه بسیجی است که این روحیه باید در جامعه حفظ شود و دچار آفت مغرور شدن نشود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به تحلیل جایگاه بسیج در جغرافیای سیاسی دنیای اسلام پرداختند و گفتند: جایگاه بسیج را باید فراتر از مسائل روزمره و مقابله با اغتشاشات اخیر دانست.
ایشان با بررسی چرایی رویکرد ویژه استعمار به منطقه غرب آسیا افزودند: استعمار غرب که در ابتدا اروپا مظهر آن بود و سپس امریکا، توجه خاص و ویژه‌ای به منطقه ما داشته و دارد زیرا منطقه غرب آسیا مرکز عمده نفت و انرژی و منابع طبیعی و چهار راه ارتباطی شرق و غرب است و بر همین اساس رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی در این منطقه پایه‌گذاری شد تا غرب در منطقه غرب آسیا برای غارت منابع و ایجاد جنگ و تفرقه‌انگیزی، پایگاه داشته باشد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه مهمترین و حساس ترین نقطه در منطقه راهبردی غرب آسیا، ایران است، ‌خاطرنشان کردند: بر همین اساس، در ابتدا انگلیسی‌ها و سپس امریکایی‌ها سرمایه‌گذاری ویژه ای بخصوص برای مزدور پروری در ایران کردند، تا سلطه کامل داشته باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح سلطه و فشار امریکایی‌ها بر ایران و حاکمان قبل از انقلاب گفتند: این فشار به گونه‌ای بود که در خاطرات رجال سیاسی دوران پهلوی ذکر شده، حتی محمدرضا پهلوی از باج خواهی‌های فزاینده امریکا گله‌مند بود اما جرأت به زبان آوردن نداشت.
ایشان با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی در نقطه کانونی سلطه استعمار غرب در منطقه غرب آسیا گفتند: وقوع انقلاب، ناگهان چُرت استعمارگران را پاره، و ضربه‌ای مهلک، گیج‌کننده و غافلگیرانه به سیاستهای استعماری در جزیره اَمن آنها وارد کرد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی سدّ مستحکمی در مقابل حضور امریکا و غرب در منطقه شد و هویت جدیدی را به‌وجود آورد، خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی، ‌هویت وابستگی کشور را تبدیل به «هویت استقلال و استحکام و روحیه روی پای خود ایستادن و از موضع قدرت حرف زدن و باج ندادن»، کرد و این تفکر طبعاً در ایران منحصر نماند و در منطقه اثر گذاشت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مباحث مربوط به صدور انقلاب در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی گفتند: من در همان سال‌های ابتدایی انقلاب در نماز جمعه گفتم، انقلاب همچون بوی گل و هوای بهاری است که خودش در فضا پیچیده می شود و همه آن را استشمام می کنند و کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد به همین علت انقلاب اسلامی بطور طبیعی، مردم منطقه را دگرگون و آنها را بیدار کرد بنابراین غربی ها و به ویژه امریکایی‌ها باید به فکر علاج می‌افتادند زیرا نهال انقلاب سلطه آنها بر ایران را از بین برده و منطقه را دچار تزلزل کرده بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مهمترین مشکل غرب برای مقابله با نظام اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب را حضور مردم و نیروهای انقلابی در صحنه دانستند که تبلور عینی آن شکست صدام و حامیان غربی او در هشت سال دفاع مقدس بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طراحی امریکاییها که حدود ۱۵ سال قبل به وسیله شخصیت‌های برجسته این کشور افشا شد، گفتند: طراحی آنها این بود که شش کشور عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سودان و سومالی را ساقط کنند تا در نهایت، امتداد و عمق راهبردی ایران در منطقه از بین برود و با تضعیف کشور،‌ در نهایت خود نظام جمهوری اسلامی ایران ساقط شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: اما تفکر و امتداد انقلاب اسلامی در سه کشور عراق، سوریه و لبنان کارکرد پیدا کرد و کار بزرگ و مهمی انجام شد که عبارت است از شکست امریکا در این سه کشور.
ایشان با اشاره به شکست طراحی امریکا برای از بین بردن حزب الله و اَمل در لبنان و همچنین ناکامی در عراق و سوریه با وجود چندین هزار میلیارد دلار هزینه و هزاران ساعت کار فکری با به‌کارگیری صدها متفکر تأکید کردند: این نقشه و توطئه در منطقه، با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد و مظهر و پرچم این نیروی عظیم، شخصی به نام «حاج قاسم سلیمانی» بود، بنابراین اکنون مشخص می‌شود که چرا نام «حاج قاسم» تا این حد برای مردم ایران، محبوب و برای دشمنان، تا این حد ناراحت کننده است.
رهبر انقلاب، بسیجیان را به فهم و تحلیل کلان از این کارزار وسیع، و پرهیز از محدود کردن دید خود به درگیری با چند عنصر ضدانقلاب توصیه کردند و گفتند: با این تحلیل کلان است که می‌توان فهمید علت اصرار دشمن بر برجام‌های ۲ و ۳ چه بود که در داخل نیز عده‌ای لابدّ از روی غفلت حرف آنها را تکرار می‌کردند.
ایشان در این زمینه افزودند: برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقه‌ای خود را کاملاً رها کند و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست خالی باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حضور بسیج در کشور را سینه سپر کردن در مقابل چنین توطئه‌های بزرگی دانستند و خاطرنشان کردند: شما بسیجیان در این میدان نبرد، از حرم دفاع، و با داعشِ دست‌سازِ آمریکا مبارزه کردید و به دلاوران رزم‌آورِ لبنان و فلسطینی‌ها هر چه توانستید کمک کردید و باز هم کمک خواهیم کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه میدان رزم بسیج چنین میدان وسیع و عمیقی است نه فقط مبارزه با چند اغتشاشگر خیابانی، افزودند: البته این به معنای صرف‌نظر کردن بسیج از مقابله با اغتشاشگران نیست چرا که آن مسئله نیز باید علاج، و هر اغتشاشگر و تروریستی مجازات شود اما بسیجی باید قدر خود و بسیج را بداند و محدود به کارهای جزیی نشود و بداند که اغتشاشگر نیز سرانگشت همان دستی است که در آن نقشه بزرگ شکست خورده و اینجا به میدان آمده است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بسیج فراموش نکند که مبارزه و درگیری اصلی با استکبار جهانی است و این چند نفر، غافل یا جاهل یا بی‌اطلاع و دارای تحلیل غلط، و یا مزدور هستند.
ایشان با ابراز تأسف از تحلیل‌های سست و بی‌مایه برخی افراد گفتند: بعضی از این افراد در روزنامه‌ها و فضای مجازی می‌گویند برای تمام کردن اغتشاشات باید «مشکل‌تان را با آمریکا حل کنید» و «صدای ملت را بشنوید».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با طرح این سؤال که «چگونه مشکل آمریکا با ایران حل می‌شود»، گفتند: این یک سؤال جدی و واقعی است و قصد دعوا نداریم. آیا مشکل با نشستن و مذاکره کردن و تعهد گرفتن از آمریکا حل می‌شود؟
ایشان با یادآوری مذاکرات الجزایر با آمریکایی‌ها در سال ۱۳۵۹ بر سر آزادی گروگانها، و تعهد آمریکا به آزاد کردن ثروتهای ایران و پرهیز از مداخله در امور داخلی ما، گفتند: ما همه گروگانها را آزاد کردیم اما آمریکا به تعهدات خود از جمله رفع تحریم‌ها و آزاد کردن ثروت‌های مسدود شده ملت عمل نکرد.
رهبر انقلاب، بدعهدی آمریکا در قضیه برجام یعنی برداشتن تحریم‌ها در مقابل کاهش فعالیت صنعت هسته‌ای را نمونه دیگری از بطلان حل مشکل با آمریکا از طریق مذاکره دانستند و افزودند: مذاکره، مشکل ما با آمریکا را حل نمی‌کند، بله باج دادن به آمریکا مشکل را حل می‌کند که البته به یک بار باج دادن هم قانع نیستند و هر بار باج جدیدی خواهند خواست.
ایشان در این زمینه افزودند: اول می‌گویند غنی‌سازی ۲۰ درصد را تعطیل کنید، بعد غنی‌سازی ۵ درصد را، بعد کل صنعت هسته‌ای را، بعد تغییر قانون اساسی را مطالبه می‌کنند، بعد محبوس شدن پشت مرزها و خالی کردن دست ایران و تعطیلی صنایع دفاعی را.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ممکن است یک نفر حتی جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد اما هیچ ایرانی با غیرتی حاضر نیست چنین باج‌هایی را بدهد، گفتند: بنابراین مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی‌کند و تنها در صورت باج دادن در همه مسائل اساسی و عبور از همه خطوط قرمز است که آمریکا مانند دوره پهلوی دیگر کاری با کشور ندارد. اما آیا مردم برای این شیوه، انقلاب کردند و این همه شهید دادند؟
ایشان در مقابل تجویز دیگر برخی مدعیان مبنی بر «شنیدن صدای ملت» خاطرنشان کردند: صدای رعدآسای ملت، امسال در ۱۳ آبان بلند شد؛ آیا آن را شنیدید؟ شما بشنوید صدای ملت را. آن جمعیت عظیم و بیش از ۱۰ میلیونی در تشییع شهید سلیمانی صدای ملت بود. امروز تشییع شهدا در شهرهای مختلف و شعارهای مردم علیه تروریسم و اغتشاشگر صدای ملت است. شما صدای ملت را نمی‌شنوید؟
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان به بیان چند توصیه به بسیجیان پرداختند: «بسیجی بمانید و روحیه و ایمان بسیجی را در خود حفظ کنید»، «قدر خود را بدانید البته خاصیت بسیجی تفاخر نکردن است اما قدر این توفیق خدادای را بدانید»، «دشمن و نقاط ضعف و نقشه‌های آن را بشناسید و در مقابل دشمنی که با بزرگ و قوی جلوه دادن خود به دنبال غافلگیر کردن شما است، هوشیار باشید»، و «رشد معنوی خود را مراقبت و اندازه‌گیری کنید».
ایشان در توصیه پنجم به بسیجیان گفتند: امروز مهمترین شیوه بدخواهان، جعل و دروغ‌پردازی به وسیله تلویزیونهایشان یا فضای مجازی است، در مقابل این شگرد با عمل به وظیفه جهاد تبیین، «روشن‌بینی خود را افزایش دهید» و اجازه ندهید دشمنی که بیش از تسلط بر سرزمینها به دنبال تسلط بر مغزها است، به این هدف دست یابد.
رهبر انقلاب در توصیه ششم با تأکید بر اینکه «آمادگی عملی خود را حفظ کنید و غافلگیر نشوید»، گفتند: حواس همگان بخصوص مسئولان کشور باید در خصوص مسائل اطراف کشور هم جمع باشد چرا که برای ما هم منطقه غرب آسیا، هم قفقاز و هم مناطق شرقی کشور مهم است و باید حواس ما به همه اینها باشد که دشمن چه کاری می‌خواهد انجام دهد؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به استفاده مستکبران از فرصت جام جهانی و غفلت ناشی از تمرکز همه چشمها به آن برای انجام کارهای دیگر (مانند دوره‌های قبلی این مسابقات)، مراقبت و هوشیاری در این مقطع را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: اکنون که اسم جام جهانی را آوردیم بگوییم که دیروز بچه‌های تیم ملی ما چشم ملت را روشن کردند و ان‌شاءالله چشم‌شان روشن باشد که ملت را خوشحال کردند.
ایشان در توصیه هفتم، بسیجیان را به مراقبت از نفوذ افراد ناباب و فاسد در بسیج سفارش کردند و توصیه آخر خود را به یک دستور قرآنی اختصاص دادند که «سست نشوید و غمگین نگردید، شما برترید اگر ایمان داشته باشید».